○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یه قانونی هست که میگه دیدن زیبایی ها و امکانات جهان، بذر خواسته ها و آرزوها رو در وجودت میکاره
بعد بذر به وسیله باورهات رشد میکنه
اگر اون باورها به اندازه کافی درباره ی اون خواسته
خالص (هماهنگ) باشن؛ اون خواسته، جزئی از تجربه زندگی شما می شه
حالا زمانی که خودت رو در مواجه با زیبایی های جهان قرار میدی صرفاً دونستن این که آدمهای زیادی همین حالا در حال تجربه ی آرزوهای من هستند ناخودآگاه، بذر امکان پذیری اون آرزو رو در ذهنت میکاره
و روندی نامرئی در ذهنت شروع به رشد میکنه
و ذهنت رو برای داشتنش متقاعد میکنه
حالا اگه آگاهانه، به این روند ناخودآگاه قدرت بدی
یعنی هرچه بتوانی ذهنت رو با ورودی های هماهنگ با آن خواسته و شواهد و مدارک امکان پذیربودنِ “داشتن آن خواسته” احاطه کنی-
اون روند نامرئی که در وجودت برای خلق آن خواسته شکل گرفته، تغذیه می شه
و به درجه خلوص فرکانسیِ بیشتری درباره اون خواسته می رسی
و طبق قانون خداوند، به سمت ایده ها و راهکارهایی هدایت می شی که شما رو به اون خواسته می رسونه
یعنی همزمان که با زیبایی ها، نعمت ها و امکانات جهان مواجه می شی
و آدم های زیادی رو می بینی که همین حالا در حال استفاده از اون امکانات هستند، ذهنت متمایل به این سمت می شه که شما هم می تونی اون خواسته رو داشته باشی پس با خواسته ات هم مدار شو؛
و به کمک تبدیل فرکانس حسرت به فرکانس تحسین و تبدیل فرکانس نیازمندی به فرکانس سپاس گزاری و… و در یک کلام تبدیل ترمز به گاز، جلو برو
اون وقته که جهان راهی نداره جز آنکه به وسیله
بازتاب اون فرکانس خالص، اون خواسته رو وارد زندگی ات کنه
نگرش توحیدی داشتن یعنی ترکیب “خواسته” و “باورهای هم جهت با خواسته” و نتیجه این ترکیب، “ان اقول کن فیکون”
یادتون نره
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقانه ریزد
من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم